این درس با تمام سادگی آن، به یکی از اصول زیربنایی در سئو مربوط است و اگر سایت یا وبلاگی دارید و جذب ترافیک برایتان مهم است (که اغلب چنین است)، باید آن را جدی بگیرید.
اجازه بدهید ابتدا به این دو سوال فکر کنیم:
بازدیدکنندگان مختلفی از طریق موتورهای جستجو به سایت شما می‌رسند و از آن بازدید می‌کنند.
طبیعتاً هر یک از آن‌ها کلمات و عبارات متفاوتی را جستجو کرده‌اند.
واضح است که این اطلاعات می‌تواند به بهینه سازی برای موتورهای جستجو کمک کرده و به عنوان یکی از شاخص‌های ارزیابی موفقیت تولید محتوا مورد توجه قرار گیرد.
کاربردهای گوگل وبمستر تولز به همین موارد محدود نیست و آموزش گوگل وبمستر تولز خود یک کار تخصصی و زمان‌‌بر است.
هم‌چنین تحلیل درست این گزارش‌ها و تدوین استراتژی محتوا بر اساس آن‌ها هم خود یک فعالیت تخصصی محسوب می‌شود.
بنابراین درس حاضر را صرفاً در حد یک معرفی‌ِ واژه‌نامهای از اصطلاح گوگل وبمستر تولز در نظر بگیرید.
دو نوع گزارش از ورودی سئو
گوگل وبمستر به شما دو نوع گزارش متفاوت ارائه می‌کند. یکی از این گزارش‌ها بر مبنای Query است. [ درس مرتبط: Search Term و Search Query چه هستند؟ ] مثلاً ممکن است ما در متمم خواهیم بدانیم که با کلمه مذاکره چند بار لینکهای مربوط به متمم نمایش داده شده‌اند. اما همیشه یک لینک ثابت نشان داده نمی‌شود. ضمن این‌که گاهی برای یک پرسش کاربر، لینکهای مختلفی نمایش داده می‌شوند. بنابراین گاهی اوقات، ترجیح می‌دهیم اطلاعات را بر اساس صفحه لندینگ داشته باشیم. [ درس مرتبط: صفحه لندینگ چیست؟ ]
مثلاً ممکن است ما علاقه‌مند باشیم بدانیم کسانی که با جستجو در موتور جستجوی گوگل به صفحه‌ی ارزش آفرینی متمم رسیده‌اند، چه چیزهایی جستجو کرده بودند که به آن‌جا رسیدند.
ساده‌ترین اطلاعاتی که می‌تواند برای شما مفید باشد، تعداد کلیک‌های ورودی است که هر روز از موتور جستجوی گوگل دریافت می‌کنید: کاربرد اصلی گوگل وبمستر تولز، مانیتور کردن کلیک های ورودی است البته علاوه بر کلیک، اطلاعات Impression هم در اختیار شما قرار می‌گیرد. هر بار که کسی در گوگل جستجو کرده و یکی از لینکهای سایت شما نمایش داده شده، یک Impression محسوب می‌شود. هر مرتبه که پس از نمایش لینک، کاربر روی لینک شما کلیک کند، به آمار Click سایت شما افزوده می‌شود. در اینجا نمونه‌ای از گزارش‌های Click-Impression را می‌بینید: گزارش کلیک و ایمپرشن در گوگل وبمستر
همان‌طور که می‌بینید در یک مقطع زمانی مشخص، هنگام جستجوی کلمه‌ی متمم، نزدیک به ۲۸۰۰۰ مرتبه لینکهای مربوط به سایت متمم نمایش داده شده‌اند.
اما از این تعداد نمایش، نزدیک به ۲۱۰۰۰ مورد به کلیک منتهی شده است.
گوگل وبمستر کاربردهای متعددی دارد. اما یکی از مهم‌ترین کاربردهای آن، بررسی و ارزیابی ترافیک ورودی از طریق موتور جستجوی گوگل است.
شما هنگام استفاده از سرویس وبمستر گوگل، دسترسی خاصی به گوگل نمی‌دهید. بلکه صرفاً به گوگل اثبات می‌کنید که مالک سایت هستید و از آن می‌خواهید که داده‌های سرچ و جستجو مربوط به سایت‌تان را با شما به اشتراک بگذارد.
وبمستر گوگل - برای استفاده از کنسول سرچ گوگل باید ابتدا اثبات کنید که مالک سایت هستید
ساده‌ترین روش اثبات مالکیت هم این است که:
Google Webmaster یک فایل Html کوچک در اختیار شما قرار می‌دهد و می‌گوید که اگر واقعاً مالک سایتی که مطرح کرده‌ای هستی، این فایل را روی ریشه‌ی آن (دایرکتوری Public HTML) قرار بده و به من اعلام کن.
وقتی فایل را آپلود کردید و به گوگل اطلاع دادید (اصطلاحاً Verify شُدید)، گوگل به شما اجازه می‌دهد به اطلاعات مربوط به ورودی سئو به سایت‌تان دسترسی داشته باشید.
احتمالاً اگر در تلاش باشید ترافیک سایت خود را بهتر بشناسید و تحلیل کنید، در نخستین بررسی‌ها به دو سرویس Google Webmaster tools و Google Analytics برمی‌خورید.
بخش مهمی از سرویس گوگل وبمستر (یا به تعبیر جدیدتر: Search Console) از طریق گوگل آنالیتیکس هم در دسترس است.
اما اگر نخستین مرتبه‌ای است که می‌خواهید از این سرویس‌ها استفاده کنید، پیشنهاد ما این است که از سرویس وبمستر به صورت مستقل (و قبل از رفتن به سراغ آنالیتیکس) استفاده کنید.
دو علت برای این پیشنهاد وجود دارد:
گوگل آنالیتیکس دسترسی از کشور ایران را محدود (ممنوع) کرده است و لازم است برای هر بار استفاده به سراغ سرویس‌های تغییر آدرس IP بروید که زحمت و دردسر اضافی محسوب می‌شود.
گوگل آنالیتیکس پیچیده‌تر است و جزئیات و تنظیمات بسیار بیشتری دارد و مدیریت و کاربری آن برای مبتدیان ممکن است کمی پیچیده باشد
✔ SEO چیست
این درس به عنوان یکی از بحث‌های زیرمجموعه‌ی سئو در نظر گرفته شده و صرفاً برای آشنایی ابتدایی دوستان متممی با ابزار گوگل وبمستر است.
در حدی که می‌توان آن را به جای یک درس تخصصی، صرفاً به عنوان یکی از درس‌های ساده‌ی سواد دیجیتال در نظر گرفت.
بنابراین دوستان عزیزی که از قبل با این سرویس آشنا هستند یا حتی یک بار آن را دیده‌اند، احتمالاً در این درس نکته‌ی جدیدی نخواهند یافت و شاید بهتر باشد که برای مطالعه‌‌ی آن وقت نگذارند
اعدادی که در ستون Impression می‌بینید، تعداد دفعاتی است که مطلب شما در نتایج جستجو نمایش داده شده و اعداد زیر ستون Click نشان می‌دهند که جستجوگران چند مرتبه روی لینک مطلب شما کلیک کرده‌اند.
در این درس و تا این لحظه، انتظار داریم مفهوم کلمه کلیدی برای شما شفاف‌تر شده باشد و البته هیچ انتظار بیشتری نداریم.
قاعدتاً پس از شفاف شدن این مفهوم، سوال‌های بیشتری برایتان ایجاد شده که باید در آینده به آن‌ها بپردازیم.
از جمله سوال‌هایی که باید پاسخ آن‌ها را بدانیم این است که:
از کجا بفهمم کدام کلمات کلیدی برای من مناسب هستند؟
استراتژی سئو چگونه روی انتخاب کلمات کلیدی تأثیر می‌گذارد؟
به فرض این‌که نسخه‌ی اولیه‌ی مقاله‌ام را نوشته‌ام و کلمات کلیدی‌ام را می‌دانم، برای بهتر شدن رتبه‌ی مقاله‌ام در آن کلمات چه باید بکنم؟
آیا توجه به کلمات کلیدی، کیفیت نگارش مطلب من را کاهش نمی‌دهد؟ نقطه‌ی تعادل بین توجه به کلمات و حفظ کیفیت مقاله کجاست؟
اگر همین الان که این درس را می‌خوانید، سایت یا وبلاگی دارید، جالب و مفید است که بدانید در حال حاضر، کدام کلمات کلیدی در نوشته‌های شما جدی گرفته شده‌اند.
برای این‌کار کافی است از سرویس کنسول سرچ گوگل یا همان ابزار وبمسترها استفاده کنید.
اگر به قسمت Performance بروید و ستون Queries را بررسی کنید، می‌توانید ببینید که کدام کلمات کلیدی سایت‌تان توسط گوگل بیشتر جدی گرفته شده‌اند.
انتخاب کلمات کلیدی در کدام مرحله از تولید محتوا انجام می‌شود؟
شیوه‌ی اول که رویکرد تهاجمی‌تری محسوب می‌شود این است که ابتدا کلمات کلیدی را انتخاب می‌کنید.
مثلاً شما یک سایت برای اجاره دادن ویلا در شمال کشور دارید و تصمیم می‌گیرید مقاله‌ای بنویسید که ویلای اجاره‌ای در شمال یکی از عبارت‌های کلیدی آن باشد.
تذکر: معمولاً حتی وقتی چنین عبارتی هم ساخته می‌شود، باز هم به آن کلمه‌ی کلیدی گفته می‌شود. ما هم همین شیوه را به‌کار می‌بریم. بنابراین، اگر دیدید یک جمله‌ی طولانی نوشته‌ایم و می‌گوییم این یک کلمه‌ی کلیدی است، لطفاً زیاد حرص نخورید و وسواس به‌خرج ندهید.
شیوه‌ی دوم این است که ابتدا مقاله‌ی خود را می‌نویسید و سپس درباره‌ی کلمات کلیدی آن تصمیم می‌گیرید.
این شیوه برای کسانی مفید است که اولویت اول‌شان جذب ترافیک نیست. مثلاً کسی که وبلاگ شخصی خود را می‌نویسد.
وقتی یک پست در وبلاگ شخصی‌تان نوشتید، ممکن است در پایان کار با خود فکر کنید که آیا میل دارید برخی کلمات کلیدی هم برای آن در نظر بگیرید؟
به عبارت دیگر، آیا برایتان مهم است که با برخی از کلمات و عبارات خاص در موتورهای جستجو، نوشته‌ی وبلاگ شما پیشنهاد داده شود؟
طبیعتاً در چنین حالتی، پس از تصمیم‌گیری درباره‌ی کلمات کلیدی، لازم است دوباره متن خود را بازخوانی و بازنویسی کنید و کلمات کلیدی را به شیوه‌ای درست و حرفه‌ای در آن بگنجانید (در این‌باره جداگانه حرف خواهیم زد).
